دیکشنری
داستان آبیدیک
Living Death
lɪvɪŋ dɛθ
فارسی
1
عمومی
::
زندگی مرگبار، زندگی شبیه مرگ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LIVERY SERVANT
LIVERY STABLE
LIVERYMAN
LIVES AND LABORS
LIVES OF GREAT MEN
LIVESTOCK
LIVESTOCK AND POULTRY
LIVEWARE
LIVID
LIVIDITY
LIVIDNESS
LIVING
LIVING BUILDING CHALLENGE
LIVING CREATUSE
LIVING DAYLIGHTS
LIVING DEATH
LIVING END
LIVING GOD
LIVING HUMAN TREASURES
LIVING MACHINE
LIVING PICTURE
LIVING ROOM
LIVING SOUL
LIVING STANDARDS MEASUREMENT STUDY
LIVING WAGE
LIVING WILL
LIVOR
LIXIVIATE
LIXIVIATION
LIZARD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید